موفق بن احمد خوارزمى در کتاب مقتل الحسین (ع) روایت کرده که امام حسن (ع) گوسفندى داشت که بدان علاقه داشت، روزى مشاهده کرد که پاى آن گوسفند شکسته شده، به غلامش فرمود : چه کسى پاى این گوسفند را شکسته؟
پاسخ داد: من!
فرمود: چرا؟
گفت: مى خواستم شما را غمگین کنم!
امام (ع) فرمود: اما من تو را خوشحال خواهم کرد، و تو در راه خدا آزادى! و در روایت دیگرى است که فرمود: «لا غمن من امرک بغمى.»
"من نیزغمگین مى کنم آن کسى را که به تو دستور داده تا مرا غمگین کنى،- یعنى شیطان- سپس او را آزاد کرد. (ملحقات احقاق الحق، ج 11، ص 117/ حیاة الامام الحسن (ع)، ج 1، ص 314.)